|
8 روز پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا کشمکش بر سر تقلب در انتخابات ادامه دارد
التهاب در آمریکا
* ترامپ وعده انتشار اسناد تقلب را داد
گروه بینالملل: فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا 9 روز بعد از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری همچنان ملتهب است. در یک سوی ماجرا دموکراتها هستند که نامزدشان- جو بایدن- توسط رسانههای آمریکایی به عنوان پیروز انتخابات معرفی شده و در سوی دیگر دونالد ترامپ قرار دارد که همچنان معتقد است در این انتخابات تقلب سیستماتیک روی داده، اگرنه وی برنده انتخابات شده بود.
دیروز از نگاه کمپین ترامپ روزی پربار بود، چرا که پس از آنکه ترامپ وعده داد اسناد مهمی را افشا میکند، سخنگوی کاخ سفید از 234 صفحه اسنادی رونمایی کرد که به گفته او شهادت افرادی است که به چشم خود تخلفات دموکراتها را دیدهاند. این نشان میدهد مهمترین سند کمپین ترامپ برای تقلب در انتخابات تا امروز «قسم» و «مشاهدات افراد» است. البته ستاد ترامپ پیش از این از باگ اساسی در نرمافزار شمارش آرا در چند ایالت و افشاگری درباره وجود تعداد قابل توجهی آرای مردگان در لیست افراد رای داده به بایدن گفته بود؛ هر چه باشد نشانهای است از مصمم بودن ترامپ بر سر تغییر نتیجه انتخابات آمریکا.
* کاخ سفید: برای اثبات تقلب، ۲۳۴ صفحه مدرک داریم
ترامپ در 9 روزی که از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میگذرد، بارها نشانههایی را که از نگاه او دلیلی برای تقلب گسترده و سیستماتیک است، منتشر کرده. ترامپ در این مدت روزانه دهها توئیت درباره اعتقاد خود به تقلب منتشر کرده و وعده داده افشاگریهای بیشتری هم بکند.
وی در پیامی توئیتری اعلام کرد در برنامه «شان هنینی» فاکسنیوز حقایقی درباره تقلب انتخاباتی منتشر میکند.
اندکی از توئیت ترامپ نگذشته بود که کیلی مک انانی، سخنگوی کاخ سفید در مصاحبه با فاکسنیوز، سندی ۲۳۴ صفحهای را در دستش تکان داد و گفت: این هم مدرک موثق از تقلب انتخاباتی دموکراتها. وی در مصاحبه با شان هنینی، مجری معروف این شبکه، در حالی که سندی مکتوب در دست داشت، گفت: همچنان هیاهوی «شواهد کجاست» را میشنویم. اینجاست، ۲۳۴ صفحه از شهادتهایی که افراد برای آن قسم خوردهاند. وی ادامه داد: اینها افراد واقعی و اتهامات واقعی هستند که به شکل رسمی امضا شدهاند و این اتهامات را در بین مسائل دیگر مطرح میکنند. هنوز مشخص نیست دفترچه اتهامات انتخاباتی که کارزار ترامپ از آن حرف میزند، شامل چه مواردی است.
* پاسخ رسانهای دموکراتها به سخنگوی کاخ سفید
ترامپ اگر چه کار حقوقی درباره انتخابات را شروع کرده و به سرانجام آن نیز امیدوار است اما در سوی دیگر ماجرا دموکراتها هم امید زیادی به اعلام نامزد خود به عنوان پیروز نهایی دارند و با کمک رسانههای خود تلاش میکنند ورق این جدال حقوقی را به سود بایدن برگردانند. در همین ارتباط روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در مصاحبه با مقامات 45 ایالت مختلف از جمله ایالتهای کلیدی که ستاد ترامپ در آنها شکایت وجود تقلب گسترده انتخاباتی را مطرح کرده، از قول آنها نوشت: هیچ موردی از چنین اقداماتی مشاهده نشده است.
این روزنامه گزارش داد در روزهای گذشته با مقامات ارشد انتخاباتی در سراسر آمریکا تماس داشته و از آنها درباره وجود شواهد و مدارکی در تایید ادعای تقلب گسترده پرسیده است. به نوشته نیویورکتایمز، مقامات ۴۵ ایالت گفتند در هیچ یک از این ایالتها گزارشی درباره وجود تقلب گسترده یا مسائلی از این دست مشاهده نشده است.
* بایدن: روند انتقال قدرت بخوبی در حال انجام است
با وجود ادامه تنش میان ترامپ و دموکراتها بر سر نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و آغاز رسمی پیگیریهای حقوقی توسط ترامپ، جو بایدن، نامزد حزب دموکرات که بنا بر اعلام رسانههای آمریکایی برنده انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست، گفت دوره انتقال ریاستجمهوری بخوبی در حال انجام است. وی گفت: به سران جهان میگویم آمریکا بار دیگر از نو بازگشته است. بایدن اضافه کرد: عدم پذیرش پیروزی ما در انتخابات توسط دولت کنونی، چیزی را درباره اقدامات ما تغییر نمیدهد و ما روند انتقال قدرت را آغاز کردهایم. وی گفت: با سران 6 کشور جهان گفتوگو داشتم و خوشامدگویی گرم و واقعی از آنها دریافت کردم. بایدن ادامه داد: حتی اگر رئیسجمهور کنونی پیروزی من را میپذیرفت، باز هم کارهایی را که در حال حاضر انجام میدهیم را در پیش میگرفتم. وی در ادامه سخنانش با اشاره به این موضوع که جمهوریخواهان بزودی به پیروزی وی اذعان خواهند کرد، خطاب به دونالد ترامپ گفت: آقای رئیسجمهور منتظر صحبت کردن با شما هستم.
بایدن همچنین در واکنش به پیامهای توئیتری ترامپ گفت: «صراحتا میگویم این مایه شرمساری و خجالت است. چطور میتوانم بگویم، تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که فکر میکنم این کمکی به میراث رئیسجمهور نمیکند». جو بایدن سپس ادامه داد: «در نهایت همانطور که میدانید، همه چیز در ۲۰ ژانویه به ثمر خواهد نشست».
* منظور بایدن چیست؟
هنوز معلوم نیست منظور بایدن از آغاز روند قدرت دقیقا چیست، چه آنکه وقتی ترامپ از پذیرش نتیجه سر باز زده و درگیریهای حقوقی را آغاز کرده است، یعنی اینکه دولت وی نیز حاضر به همکاری با تیم انتقال قدرت بایدن نشده است.
ترامپ و تیمش نه فقط تاکنون تماسی با بایدن و تیمش نداشتهاند بلکه روز دوشنبه واشنگتنپست گزارش داد امیلی مورفی، مسؤول اداره خدمات عمومی دولت ترامپ از امضای نامهای خودداری کرده که اجازه میدهد تیم بایدن کار خود را به طور رسمی آغاز کند. فرآیند انتقال قدرت در کاخ سفید تا زمانی که مسؤول خدمات عمومی دولت آمریکا بایدن را به عنوان رئیسجمهور منتخب تشخیص ندهد، نمیتواند شروع شود. اینکه چه شرایطی لازم است تا مسؤول خدمات عمومی نامزد پیروز را شناسایی کند، از نظر قانونی مشخص نیست و ابهام دارد. این در حالی است که تیم بایدن برای جلب همکاری و به دست گرفتن قدرت لازم دارد به بودجه فدرال و فضای بیشتر در ادارات فدرال و نیز به آژانسها و گزارشهای دولتی دسترسی داشته باشد. به نوشته واشنگتنپست، این اداره، آژانسی تقریبا کماهمیت و مسؤول ساختمانهای فدرال محسوب میشود و نقش چندانی در روند انتقال قدرت به یک رئیسجمهور جدید در آمریکا ندارد و کارش امضای نامههای گردش مالی، دادن دسترسی به مقامات دولتی و دادن فضای اداری و تجهیزات به تیم دولت منتخب است اما این اقدامات به معنای تایید پیروزی رئیسجمهور منتخب از سوی دولت فدرال است.
یکی از مقامات ارشد دولت آمریکا که خواست نامش فاش نشود به واشنگتنپست گفته: در حال حاضر هیچ یک از مقامات این اداره قرار نیست مقابل ترامپ در موضوع انتقال قدرت قرار بگیرند. او همچنین پیشبینی کرد به مسؤولان این اداره گفته شود نباید با تیم بایدن وارد مذاکره شوند. تاخیر در روند انتقال هم اثرات نمادین و هم عملی خواهد داشت. با اعلام برنده انتخابات، مدیر اداره خدمات عمومی سیستمهای رایانهای و پول برای پرداخت حقوق و حمایت اداری به منظور تشکیل دولت جدید را که امسال معادل 9/9 میلیون دلار است، در اختیار تیم جدید قرار میدهد.
* التهاب در پنتاگون
عزل توئیتری مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا توسط ترامپ همچنان از معماهای دوره ریاستجمهوری او است که شاید روزی از آن رازگشایی شود. هر چه باشد اما حالا پنتاگون یکی از ملتهبترین ایام تاریخ خود را میگذراند، چه آنکه بر اساس آنچه بلومبرگ گزارش داده بعد از عزل اسپر، چند نفر از مقامات پنتاگون از جمله ژنرال جوزف کرنان معاون وزیر دفاع در امور امنیت و اطلاعات از سمت خود کنارهگیری کردهاند. این خبرگزاری اعلام کرد دلایل کنارهگیری کرنان از سمت خود اعلام نشده است. نشریه پولیتیکو نیز در گزارشی اعلام کرد ۳ نفر ار مقامات ارشد وزارت دفاع آمریکا استعفای خود را ارائه دادهاند. بر اساس گزارش این نشریه، دستیار وزیر دفاع در امور سیاسی، دستیار وزیر دفاع در امور امنیت و دستیار وزیر دفاع در امور اطلاعات استعفای خود را ارائه دادهاند. رئیسجمهور آمریکا بعد از عزل اسپر در پیامی توئیتری با اشاره به برکناری اسپر، گفت کریستوفر میلر، مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم وظایف وی را برعهده خواهد گرفت. شبکه خبری سیانان نیز روز سهشنبه گزارش داد دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا ۳ مقام ارشد دیگر از جمله رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) را تا پیش از پایان دولتش برکنار خواهد کرد.
* سناتور آمریکایی: ترامپ بازنده و متوهم است
سناتورهای آمریکایی این روزها بسته به وابستگی جناحی خود ماموریت دشواری در حمایت از کاندیدای خود و انتقاد از کاندیدای رقیب بر عهده گرفتهاند. در میان جمهوریخواهان کمتر سناتوری همچنان از رویکرد ترامپ دفاع میکند. در اردوگاه دموکراتها اما انگار اوضاع برعکس است و تقریبا همه سناتورهای دموکرات در انتقاد از رفتار ترامپ متفقالقولند. در همین ارتباط یکی از شدیدترین انتقادات دموکراتها از ترامپ را کریس مورفی، سناتور دموکرات ایالت کانکتیکت انجام داد که در سخنانی حرفهای دونالد ترامپ درباره تقلب در انتخابات را رد کرد. وی گفت: رئیسجمهور متوهم است. هیچگونه تقلبی در آرا وجود ندارد. وی باخته است. مردم آمریکا با حاشیه بسیار بزرگی «جو بایدن» را به عنوان رئیسجمهور انتخاب کردند و این توهم ترامپ یک نمایش جانبی نیست بلکه تهاجم به دموکراسی ما است. سناتور آمریکایی اضافه کرد: یک همهگیری توهمی وجود دارد که از کاخ سفید در حال انتشار است و تمام حزب جمهوریخواه را پس از این انتخابات تحت تاثیر قرار داده است. این موضوع خطری واقعی برای این کشور است. ترامپ انتخابات را نبرده است. تمام همکاران من این را میدانند.
* اروپا به دنبال توافقی جدید با آمریکا
۴ سال ریاستجمهوری ترامپ یکی از سختترین دورههای روابط آمریکا و اروپا بعد از جنگ دوم جهانی بود. دولت ترامپ معتقد بود آمریکا به گاو شیرده اروپا تبدیل شده و اروپاییها بدون آنکه هزینهاش را بپردازند از آمریکا به عنوان عاملی برای تامین امنیت خود استفاده میکنند. اروپاییها هم البته استدلالهای خود را داشتند و معتقد بودند آمریکا بیش از آنها از روابط تجاری با اروپاییها سود برده است. هر چه بود اروپاییها بیشترین استقبال را از روی کارآمدن بایدن انجام دادند و حالا آنگونه که وزیر خارجه آلمان گفته است به دنبال توافقی جدید با آمریکا هستند. در همین ارتباط هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان در مصاحبهای گفت: ریاستجمهوری جو بایدن در آمریکا فرصتی برای حصول توافقی جدید میان کشورهای ۲ سوی آتلانتیک خواهد بود. وزیر خارجه آلمان در مصاحبه با آسوشیتدپرس با اشاره به برآورد رسانهها از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا گفت: پیروزی جو بایدن یک معنی خاص دارد: فرصتهای جدیدی برای شراکتهای فراسوی آتلانتیک.
ماس اضافه کرد: ما نیاز به نوعی توافق جدید در همکاری کشورهای ۲ سوی آتلانتیک داریم؛ اساس این همکاری با پاسخدهی به چالشهای بینالمللی با راهحلهای بینالمللی باشد نه با سیاست اول آمریکا یا اول اروپا. ماس که از سال ۲۰۱۸ رئیس دستگاه دیپلماسی آلمان است، گفت روابط با آمریکا طی ۴ سال گذشته اغلب یکجانبه بوده است. وی گفت: تصمیمها توسط دولت آمریکا یا در کاخ سفید گرفته میشد، بعد جلوی ما گذاشته میشد و ما باید با آنها کنار میآمدیم. این آن نوع همکاری که ما خواستار آن بودیم و هستیم، نیست. ماس گفت امیدوار است دولت جو بایدن، آمریکا را به یک بازیگر فعال در صحنه جهانی تبدیل کند و برای رفع چالشهای جهانی مانند تغییرات جوی، مهاجرت و همهگیری کرونا با کشورهای دیگر همراه شود. او گفت: ما در اروپا باید یاد بگیریم مسؤولیتهای بیشتری بر عهده بگیریم. از نظر من، ایالات متحده دیگر آنطور که ما در گذشته انتظار داشتیم، نقش پلیس دنیا را بر عهده نخواهد گرفت.
***
[۷۰ درصد جمهوریخواهان انتخابات را منصفانه و آزاد نمیدانند]
نظرسنجی جدید پلیتیکو- مورنینگ کانسالت حاکی است 70 درصد طرفداران حزب جمهوریخواه آمریکا معتقد نیستند جو بایدن در یک انتخابات آزاد و منصفانه به پیروزی رسیده است. در نظرسنجی دیگری که قبلا و پیش از روز انتخابات انجام شده بود، تنها 35 درصد جمهوریخواهان گفته بودند احساس میکنند انتخابات منصفانه و آزاد نخواهد بود. جمهوریخواهان در این نظرسنجی نگرانی عمیق خود را نسبت به همگرایی انتخابات بویژه در ایالتهای سرنوشتساز و مهم مثل پنسیلوانیا اعلام کردهاند. مشروح نظرسنجی به این شرح است.
ارسال به دوستان
سخنگوی نیروهای مسلح یمن خبر داد
آماده برای تنبیه سعودی
سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن از تشدید اقدامات علیه مواضع ائتلاف سعودی در روزهای آتی خبر داد. سرتیپ سریع در این پیام گفت: ما به همه شرکتهای خارجی فعال در عربستان سعودی و برادرانمان در حجاز و نجد و ساکنان آنجا هشدار میدهیم از تأسیسات نظامی و اقتصادی که ماهیت آنها نظامی است، دوری کنند. تأسیسات حیاتی نظامی و اقتصادی با ماهیت نظامی دشمن، هدف قانونی ما است.
سرتیپ سریع در این پیام گفت: در پاسخ به ادامه تجاوزات، محاصره، تشدید حملات نظامی و بسته شدن فرودگاهها و بنادرمان، طی روزهای آینده از انجام اقدامات شدید علیه دشمن دریغ نخواهیم کرد.
گفتنی است مذاکرات اخیر ائتلاف سعودی و انصارالله که با بسته پیشنهادی سازمان ملل نیز همراه شده بود، ناموفق بوده است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با احمد مددی سرپرست باشگاه استقلال
آرامش استقلال را نمیخواهند
زهره فلاح زاده*: باشگاه استقلال با کارگزار جدید خود، مالک شرکتهای وب و پارس آنلاین به توافق رسید تا آبیها پس از آنکه کارگزار قبلی به عهد خود وفا نکرد، با کارگزار جدید به فکر درآمدزایی باشند. پس از باز شدن پنجره نقل و انتقالات، باشگاه استقلال به دنبال رفع موانع پیش رو است. ثبت قرارداد بازیکنان جدید
- که دیروز انجام شد - و پیگیری پروندههایی که در راه است، جزو اصلیترین امور مدیران باشگاه است. «وطن امروز» برای بررسی آخرین وضعیت باشگاه استقلال با احمد مددی، سرپرست مدیرعاملی این باشگاه گفتوگو انجام داده است.
***
* از ابتدای انتخاب شما به عنوان سرپرست باشگاه، روزهای سختی را پشت سر گذاشتید. از آنچه گذشته بگویید.
در ابتدای راه که کار را دست گرفتم، مواجه بودم با حجم عظیمی از بدهیهای ریالی و ارزی. بر اساس شکایاتی که از باشگاه شده بود، پنجره نقل و انتقالات ما بسته شده بود. بدهیهای ارزی به شفر، جپاروف و باشگاه پاختاکور که باید مردادماه تسویه میشد و متأسفانه پرداخت نشده بود، موجب شده بود پنجره بسته شود. غیر از آن ما با مسأله مهم کسب مجوز حرفهای مواجه بودیم که متأسفانه اقدام عملی خاصی هم در این باره انجام نگرفته بود. مطابق آن بدهیهای سنگین ریالی به طلبکاران اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی وجود داشت که موضوع حرفهایسازی را تهدید میکرد. در نخستین اقدام واحدهایی متشکل از حقوقی، ورزش، بینالملل و مالی تشکیل دادیم که وظیفهشان انسجام، هماهنگی و اقدام در جهت تسویهحساب مالی و توافق با طلبکاران بود. این کار را شروع کردیم و در کنارش و موازی با آن هماهنگی کامل با مسؤولان محترم حرفهایسازی در سازمان لیگ را داشتیم. با آقای سهیل مهدی به عنوان مدیر حرفهایسازی فدراسیون فوتبال تعامل خوبی داشتیم. صدها سند باید اصلاح، تأیید و به زبان انگلیسی ترجمه و در سامانه کلس مربوط به حرفهایسازی ثبت میشد. این اقدام همزمان با تسویه بدهیها که بیشتر مربوط به بازیکنان سالهای قبل بود، انجام شد. پس از این مسأله به دنبال تهیه منابع مالی بودیم تا با پرداخت بدهی به خارجیها، پنجره نقل و انتقالات را باز کنیم. علاوه بر آن به دنبال تهیه منابع مالی بودیم برای حفظ شیخ دیاباته و هروویه میلیچ. تأمین مالی از طرق مختلف را در دستور کار قرار دادیم و کارهایش پیش رفت. با توجه به اینکه دیاباته نوتیس (اعلان) ۱۰ روزه به باشگاه داده بود، با سرعتالعمل فراوان موفق شدیم با پرداخت طلب، او را حفظ کنیم. در دومین گام به میلیچ پرداختی داشتیم و او را هم در تیم حفظ کردیم. بعد از این ۲ بازیکن، بدهی باشگاه پاختاکور و جپاروف هم پرداخت شد. درباره شفر، با توجه به اینکه مسیر انتقال پول به کشور کرواسی مسیر بسیار سختی بود- میدانید که کشور کرواسی در بین کشورهای اروپایی، کمتر توسعهیافته است- ما اصرار داشتیم ایشان یک حساب بانکی از ترکیه یا شهر دوبی معرفی کند که انتقال پول سادهتر باشد که متأسفانه ایشان نپذیرفت و همین باعث شد انتقال پول به کشور کرواسی به سختی انجام شود اما به هر حال طی چندین مرحله انتقال پول و تأیید سوئیفت، سرانجام توانستیم تأییدیه شفر را هم بگیریم تا برای باز شدن پنجره اقدام کنیم. خدا را شکر همانطور که میدانید فیفا هم پنجره نقل و انتقالات استقلال را باز کرد. در این ۴۰ روز به اندازه ۴ سال کار شد. تکلیف طلبکاران که مربوط به سال ۹۱ تا سال گذشته بود، مشخص و تسویه شد. این خودش برای شفافسازی مالی کمکی مؤثر بود. البته به این معنی نیست که ما دیگر بدهی نداریم. بدهیهایی وجود دارد که باید برای آنها هم به فکر تهیه منابع مالی باشیم و تعیینتکلیف کنیم.
* درباره پرداخت بدهی شفر، این مربی چندین بار حین پرداخت مصاحبه کرد که کامل طلبش پرداخت نشده و دقیقه ۹۰ نشستن پول در حساب وکیلش را تأیید کرد که باعث شد استقلال از بازیکنان جدیدش در هفته اول لیگ استفاده نکند.
آنچه حالا مهم است، اینکه پنجره نقل و انتقالات ما باز شده است. من نمیخواهم به اتفاقاتی که بین شفر و باشگاه در سالهای گذشته افتاده ورود کنم. ایشان به هر حال گلههایی از نحوه برخورد باشگاه کرده بود و مطالبات فرزندش را هم از ما خواسته بود و میخواست همزمان با پرداخت طلبش، طلب فرزندش هم پرداخت شود اما این ۲ پرونده جدا بود. آن چیزی که مشخص است مسیر انتقال پول به کرواسی سخت بود و وکیل شفر هم با توجه به برههای که در مسافرت بود، در گرفتن تأییدیهها تأخیر داشت و این شرایط را برای ما سخت میکرد. در هر صورت آقای شفر یک زمانی سرمربی تیم ما بوده و زحمت کشیده است. من به عنوان سرپرست باشگاه برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
* ثبت قرارداد بازیکنان جدید چه زمانی انجام میشود؟
از روز سهشنبه فرآیند ثبت قرارداد تعدادی از بازیکنان ما آغاز شده است. مهدیپور، کریمزاده، مرادمند، مرادی و موسوی ثبت قراردادشان شروع شده است. مظاهری در اردوی تیم ملی و خارج از کشور است که به محض بازگشت قراردادش ثبت میشود. نادری کمی کسالت داشت و نتوانستیم روز گذشته او را داشته باشیم. داریوش شجاعیان هم قراردادش باید تایپ شود و کارهای اداریاش انجام شود.
* بحث شکایت و گرفتن غرامت پادوانی، مدافع برزیلی چند سال پیش استقلال هم مطرح است.
از نظر ما ایشان همان مبلغ ۱۰۰ هزار دلار را طلب دارد اما ایشان از پذیرش رأی کمیته انضباطی فیفا استنکاف کرد و شکایتش را به دادگاه CAS برد. الان پرونده در CAS در حال رسیدگی است.
* برخی گمان میکنند اگر پرونده شکایت استراماچونی، سرمربی سابق استقلال از راه برسد، همان روز اول پنجره بسته میشود.
یکسری افراد در داخل کشور خودمان هستند که آرامش استقلال را نمیخواهند. دوست دارند استقلال هیچگاه رنگ آرامش را نبیند. واقعا برای باز شدن پنجره سختی کشیدیم. دوستان اجازه دهند این پنجره باز بماند و هوای تازه به استقلال بخورد. هیچ موقع برای هیچ باشگاه دیگری بد نخواهند. کلیدواژه امروز استقلال آرامش، انسجام، وحدت و همدلی است. خواهش میکنم همه کسانی که زیر پرچم جمهوری اسلامی هستند، کمک کنند باشگاه استقلال آرامش داشته باشد، نه اینکه با انعکاس اخبار منفی به حاشیهها و شایعات دامن بزنند.
* درباره فسخ قرارداد شاهین طاهرخانی، مدافع جوان استقلال توضیح دهید؛ چرا این بازیکن جدا شد؟
درباره فسخ قرارداد طاهرخانی که برای من هم حاشیه بسیاری ایجاد شد، نظر شما را به ۵ مورد جلب میکنم: یک- آقای محمود فکری، سرمربی تیم طی یک نامه رسمی عدم نیاز به ایشان را اعلام کرد و باشگاه طبق نظر سرمربی، صلاحدید و بررسی فنی خودش تصمیم به اقاله و فسخ قرارداد گرفت. دو- شاهین طاهرخانی از جوانان مستعد و خوب باشگاه استقلال است اما در ۳ فصل گذشته هرگز نتوانست خودش را به کادر فنی ثابت کند و حتی بسیاری از بازیها در لیست ۱۸ نفره هم نبوده است. سه- در حال حاضر یک ترافیک سنگین در دفاع داریم و با وجود مدافعان باتجربه، طاهرخانی میتوانست حتی در لیست ۱۸ نفره تیم باشد؟ چهار- قرارداد این بازیکن متأسفانه در دوره مدیریت قبلی بر اساس یک رویکرد ناشیانه یکدفعه جهش ۷۳۳ درصدی پیدا میکند. جالب اینکه قرارداد مهدی قائدی تغییری نکرده است! پنج- وقتی با این بازیکن قرارداد را فسخ کردیم، ایشان تمام مطالباتش را بخشید. به هر حال با رعایت دقیق قوانین و صلاح باشگاه این فسخ انجام شد.
* صحبت از رفتن طاهرخانی به پرسپولیس هم شده که همین موجب خشم هواداران بابت جدایی او شده است.
به نظر من ایشان باید به تیمی برود که بازی کند. اگر به تیمی برود که نیمکتنشین شود، به نظرم به رشد خودش کمکی نخواهد کرد.
* احمد سعادتمند در مصاحبههای اخیر خود اعلام کرده بود اگر او در باشگاه همچنان حضور داشت، علی کریمی، ستاره جداشده تیم را حفظ میکرد. تا جایی که یادمان است، کریمی هیچگاه با مدیر سابق صحبت نکرد و اگر صحبتی بود در دوران شما بود؛ آیا میشد کریمی را در تیم حفظ کرد؟
واقعیت این است که ما به عقد قرارداد با علی کریمی نزدیک شده بودیم اما یکمرتبه پیشنهاد قطر آمد. با اینکه خیلی تلاش کردیم ایشان را با شرایط خیلی خوب و ایدهآل که از نظر بازیکن هم اینگونه بود، در تیم حفظ کنیم اما ایشان ترجیح داد به قطر سفر کند و فوتبالش را در این کشور ادامه دهد. من هم از همین جا به او سلام میفرستم و برایش آرزوی موفقیت دارم. انشاءالله در عرصه ملی هم بدرخشد. درباره آقای سعادتمند اظهارنظری نمیکنم. او را به وجدان خوانندگان عزیز واگذار میکنم.
* پرونده مظاهری در کمیته وضعیت به کجا رسید؟
با توجه به اینکه رأی پرونده در کمیته انضباطی به نفع مظاهری صادر شد، پیشبینی ما این است در کمیته وضعیت هم پرونده به نفع ایشان مختومه خواهد شد. رشید مظاهری بازیکن استقلال است.
* باشگاه با کارگزار جدید هم قرارداد بست؛ نظر شما درباره این کارگزار چیست؟
با افتخار اعلام میکنم برای نخستینبار در تاریخ ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس یک مزایده قانونی و شفاف از طریق سامانه ستاد دولت برگزار شد و در یک فرآیند کاملا قانونی، برنده مزایده اعلام شد. شرکت دادهگستر عصر نوین مالک شرکتهایهای وب و پارس آنلاین برنده این مزایده شد. ما کف درآمد را سالانه ۷۵ میلیارد تومان گذاشته بودیم که این شرکت کف تضمین شده ۸۰ میلیارد تومان را پیشنهاد داد که مبلغ ۳۵ میلیارد تومان را هم باید پیشپرداخت میکرد که تا این لحظه به تمام تعهدات خودش عمل کرده است.
* برند لباس استقلال انتخاب شده است؟
با توجه به قرارداد منعقد شده با کارگزار جدید، لباس در تعهد این شرکت است. اطلاع دارم با چندین برند وارد مذاکره شدهاند و انشاءالله طی روزهای آینده برند اصلی لباس باشگاه با هماهنگی کارگزار انتخاب و معرفی خواهد شد.
* برخی میگویند بازیکنان جوانی که بتازگی به استقلال آمدهاند، بازیکنان گمنامی هستند.
جملگی بازیکنانی که در حال حاضر در رده زیر ۲۱ سال جذب باشگاه میشوند، عضو تیمهای ملی جوانان و امید هستند و حتی سابقه بازی در لیگ برتر را هم دارند. به هیچ عنوان بازیکنان ناشناختهای نیستند و خیلی راحت میتوان سوابق آنها را با یک جستوجوی ساده در سایتهای رسمی پیدا کرد.
* بازیکن جدیدی به تیم اصلی اضافه میشود؟
صحبتهایی است که بازیکنی اضافه شود اما هنوز به جمعبندی نهایی نرسیدهایم. اگر بازیکن خوبی پیدا کنیم نسبت به جذبش اقدام خواهیم کرد و درنگ نمیکنیم.
* این روزها در فضای مجازی نام امید ابراهیمی و سعید عزتاللهی را زیاد میشنویم؛ واقعیت دارد؟
نه! صحت ندارد.
* خیلی از هواداران میگویند چرا آقای مددی زیاد صحبت نمیکند؟
من از روز اول هم گفتم که دوست دارم بیشتر از آنکه حرف بزنم، عمل کنم. تا زمانی هم که کار را انجام ندهم، دربارهاش صحبت نمیکنم. اهل تبلیغ نیستم، تمام تلاشم این است که کمتر حرف بزنم و بیشتر خدمت کنم به هواداری که لیاقت خدمت را دارد.
* اگر موضوعی هست که تمایل دارید مطرح کنید، میشنویم.
برد شیرینی را در هفته اول لیگ کسب کردیم. امیدوارم با دعای خیر هواداران و کمک و پشتیبانی تمام ارکان باشگاه بتوانیم لیگ را با پیروزیهای بعدی ادامه دهیم و بازیهای درخشانی در هفتههای بعد داشته باشیم و بتوانیم یک جام به هواداران خونگرم، متعصب و بسیار فهیممان هدیه کنیم.
* خبرنگار ورزشی
ارسال به دوستان
پیام دیپلماسی از آمریکای لاتین
علیرضا حجتی: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه بتازگی سفری مهم به منطقه آمریکای لاتین و ۳ کشور ونزوئلا، کوبا و بولیوی برای رایزنی با مقامات این کشورها داشت؛ کشورهایی که طی چند دهه اخیر از شرکای سنتی و راهبردی ایران و در جبهه معارض با سیاستهای ظالمانه آمریکا محسوب میشوند. مقصد پروازهای محمدجواد ظریف و دیپلماسی کشور این روزها بیشتر از قبل بر مدار کاراکاس، لاپاز، هاوانا، مسکو و پکن قرار گرفته است. در فضای تازه ایجاد شده، پس از آنکه ایران ۲ محموله سوختی خود را به رغم تهدیدهای آمریکا به ونزوئلا ارسال کرد، اخباری از دور جدید گسترش بیش از پیش مبادلات ۲ کشور تحریمی به گوش میرسد. ابراز علاقه «نیکولاس مادورو»، رئیسجمهور ونزوئلا به خرید تسلیحات نظامی از کشورمان از اخبار مهمی است که حکایت از تقویت روابط میان تهران و کاراکاس دارد. در بولیوی هم لوئیس آرسه ۵۷ ساله (وزیر اقتصاد دولت مورالس) در انتخابات اخیر به پیروزی رسید. رئیسجمهور منتخب بولیوی پس از پیروزی در انتخابات در مصاحبهای با روزنامه اسپانیایی «افه» اعلام کرد به محض در دست گرفتن قدرت، روابط دیپلماتیک با کشورهای ایران، کوبا و ونزوئلا را از سر خواهد گرفت. این رفت و آمدهای ظریف اگر چه نمودی از حرکت مثبت دیپلماسی در برهه کنونی است اما بیانگر این مساله هم هست که وزارت امور خارجه و دولت دوازدهم تلاش میکنند طی همافزایی با متحدان قدیمی، کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا را خنثی کرده و اینگونه توازن دیپلماسی را که با چرخش به غرب ذیل راهبرد تعامل با جهان از دست رفت، مجددا برقرار کنند. اینکه بدانیم نخستین سفر حسن روحانی به آمریکای لاتین به آخرین سال دولت نخست او و در جریان سفر به اجلاس سران غیرمتعهدها مربوط میشود، اهمیت قرار گرفتن مجدد شرکای قدیمی در دستگاه محاسباتی سیاست خارجی کشورمان را بیش از پیش مشخص میکند.
درسی که باید دولت دوازدهم- که در مناسبات سیاست خارجی مدعی است عملگرایی را مبنا قرار میدهد- از مسیر طی شدهاش بگیرد، از این قرار است که دستگاه سیاست خارجی کشورمان نباید با خوشبینی مفرط به ثمردادن برجام و طرفهای دور میز توافق هستهای، سبد دیپلماسی کشور را کوچک میکرد. رویکرد عملگرایی در سیاست خارجی اقتضا میکرد در زمان امضای برجام سبد دیپلماسی خود را گسترش دهیم. اگر به موازات تعامل با آمریکا و اروپاییها دایره دیپلماسی را به چین و روسیه و ونزوئلا و... سایر کشورها گسترش میدادیم، باعث میشد آمریکا تصور نکند تنها گزینه موجود برای سیاست خارجی ایران برجام است که بتواند براحتی آن را گروگان بگیرد تا به منافع ملی ایران آسیب جدی وارد شود.
در روابط بینالملل که عرصه تهدیدها و فرصتهاست قرار نیست به یک کشور خاص گرایش داشته باشیم. انتقال محموله انرژی ایران به ونزوئلا نشان داد یکی از سبدهای هدف ایران در حوزه سیاست خارجی میتواند کشورهای آمریکای لاتین باشد که در نتیجه آن منافع ایران تامین شده و قدرت هوشمند آن افزایش مییابد.
ارسال به دوستان
چرا به نظر متخصصان حوزه سلامت درباره راهکار مهار موج سوم کرونا بیتوجهی میشود؟
وزیر بهداشت میگوید تعطیلی
گروه اجتماعی: تعداد مرگومیر روزانه کرونا بار دیگر رکورد زد تا کشورمان همچنان در رتبههای بالای جدول کرونای جهان قرار بگیرد اما دولت هنوز برنامه جامعی برای مقابله با آن ندارد.
به گزارش «وطن امروز»، طبق اعلام دیروز وزارت بهداشت طی 24 ساعت 462 نفر بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند، این در حالی است که متخصصان بهترین راهکار برای کنترل کرونا را تعطیلی متناوب حداقل ۲ هفتهای میدانند اما دولت همچنان مقاومت میکند.
در این شرایط کسی اعلام نمیکند چه کسی مخالف تعطیلی ۲ هفتهای است آن هم در حالی که قریب به اتفاق متخصصان و مسؤولان وزارت بهداشت موافق تعطیلی ۲ هفتهای تهران و اعمال محدودیتهای شدید هستند. ایرج حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت حتی در تلویزیون در این باره به نامه ۶۵ نفر از رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی به وزیر بهداشت اشاره کرد و افزود: رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی در این نامه درخواست تعطیلی سراسری و حداقل ۲ هفتهای کردهاند و در این باره در جلسه قرارگاه هم بحثهایی شده است. حتی وزیر بهداشت پیگیر این موضوع است و اگر در ستاد مقابله با کرونا تصویب شود اعمال خواهد شد. حریرچی حتی گفت: برخیها پیشنهاد دادند با توجه به وضعیت اسفناک کرونا در فصل سرما 2 هفته تعطیلات عید نوروز قرض گرفته شود و این ایام تعطیل شود. دلسوزان حوزه سلامت به دنبال تعطیلی ۲ هفتهای هستند اما تا قبل از تصویب اجرا نخواهد شد.
* آیا تعطیل کردن ۲ هفتهای کشور در کنترل کرونا مؤثر خواهد بود؟
کارشناسان معتقدند باید در کنار تعطیلی، حتما برنامهریزی جامعی برای تغییر رفتار جامعه صورت بگیرد.
حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در این باره به فارس گفت: اگر مقدمات، مؤخرات و ملزومات طرح اعمال محدودیتها فراهم نشود، مداخلهای بسیار پرهزینه و بدون تاثیر در کنترل اپیدمی است. وی ادامه داد: «لاک داون» یا قفل کردن فقط به ما وقفه زمانی میدهد، اگر مشخص نشود هدف از لاک داون چیست. اکنون چرا فکر میکنیم چاره کار لاک داون است؟ در زمان لاک داون میخواهیم چه کار کنیم؟ و برنامهمان برای بعد از ۲ هفته چه خواهد بود؛ عملا فنری را طی ۲ هفته فشرده میکنیم که بعد از رها کردن فنر وضع را بدتر میکند. استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی خطاب به متولیان اعمال محدودیتهای کرونایی، افزود: لطفا تا پاسخ روشن و مستدل این سوالات را نگرفتهاید، اصرار به لاک داون نداشته باشید چراکه اگر هدف لاک داون استراحت دادن به بیمارستانها و کادر درمانی است، این هدف را میتوان با مداخلات و سیاستهای کمهزینهتر تامین کرد. اگر رویکرد مناسبی برای کنترل اپیدمی نداشته باشیم، باید شاهد مرگ تعداد زیادی از هموطنانمان به خاطر «کووید-۱۹» باشیم. از سویی دکتر مسعود مردانی، متخصص بیماریهای عفونی با اشاره به موثر بودن اعمال تعطیلی ۲ هفتهای مشاغل غیرضروری در تهران، گفت: البته منظور ما تعطیلی کامل است؛ اکنون طغیان شدید بیماری در کشور به ما میگوید که روشهای محافظهکارانه دیگر جواب نمیدهد. با تعطیلی برای کاهش آمار کرونا موافق هستیم اما این تعطیلی باید به شکل کامل اجرا شود و لاک داون کامل موثر خواهد بود. متخصص بیماریهای عفونی ادامه داد: پیشنهاد تعطیلی ۲ هفتهای از سوی کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا مطرح شده است که با موافقان و مخالفانی روبهرو شده ولی امیدواریم با جمعبندی نهایی این طرح اجرایی شود.
همچنین عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی گفت: اقدام دولت در ایجاد محدودیت ترددها و جلوگیری از فعالیت خیلی از مشاغل از ساعت 18 عصر برای مقابله با کرونا ثمره چندانی ندارد، چرا که ۹۰ تا 80 درصد مردم در این ساعت در خانههایشان هستند. همایون سامه یح بختآبادی در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه هم مردم و هم دولت در شیوع گسترده ویروس کرونا مقصرند، افزود: دولت نمیخواهد ۳-۲ هفته تهران و برخی کلانشهرها را تعطیل کند، چرا که میترسد معیشت و زندگی مردم دچار مشکل شود، از طرفی نیز خیلیها نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی بیتوجه هستند؛ ماسک نمیزنند یا در این روزهای سخت کرونایی به سفر میروند، در چنین شرایطی باید هم شاهد مرگ روزانه بیش از 450 نفر از هموطنانمان باشیم. وی به تاکید جامعه پزشکی در تعطیل شدن تهران و برخی کلانشهرها به مدت 2 هفته برای قطع زنجیره ویروس کرونا و جلوگیری از شیوع گسترده این بیماری مرگبار اشاره کرد و افزود: دولت از تبعات تعطیلی تهران و کلانشهرها میترسد، چرا که توان مدیریت اقتصادی و تامین معیشت مردم را در این مدت ندارد. عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: رشد سرسامآور ابتلا و مرگومیر ناشی از بیماری «کووید-19» در کشور فشار زیادی را به کادر پزشکی و درمانی کشور وارد کرده و چنانچه تهران و برخی شهرها برای مدتی تعطیل شوند، بیتردید آمار مرگومیر و مبتلایان به کرونا در کشور کاهش مییابد و کادر درمان نیز نفسی تازه میکنند، چرا که طی 8 ماه گذشته خدماترسانی به بیماران کرونایی فشار فوقالعادهای به کادر درمان و کارکنان بیمارستانها وارد کرده است. وی به برنامههای اجرایی دولت در مقابله با بیماری «کووید-19» طی 8 ماه گذشته اشاره کرد و اظهار داشت: جز محدودیتهای ابتدای سال، سایر اقدامات دولت در مبارزه با کرونا خیلی موثر واقع نشده است و اگر محدودیتها اثربخش بود اکنون دچار مرگومیر بالا و سرایت روزانه بیش از 10 هزار نفر به ویروس کرونا نبودیم. سامه یح بختآبادی اضافه کرد: به طور مثال با محدود کردن فعالیت برخی مشاغل از ساعت 18 عصر به بعد تهیه وسایل نقلیه برای شهروندان مشکلآفرین شده، این در حالی است که باید اقدامات جدیتری برای مقابله با کرونا در نظر گرفته شود.
***
[انتقاد جالب روحانی از مواجهه با کرونا در آمریکا]
با توجه به اینکه تعداد کشتههای کرونا در کشور بشدت افزایش یافته است، براحتی میتوان گفت سیاستهای دولت برای مقابله با این بیماری شکست خورده و باید رویکرد دولت در کنترل کرونا تغییر کند. با وجود آنکه از چند ماه پیش متخصصان پیشنهاد تعطیلی ۲ هفتهای و قطع زنجیره انتقال بیماری کرونا را مطرح کردهاند اما دولت هنوز زیر بار این تصمیم نرفته است. با اینکه دولت به علت افزایش شدید تعداد قربانیان کرونا لایق انتقادات بسیار است اما رئیسجمهور دیروز در جلسه هیأت دولت به انتقاد از سیاست دولت ترامپ در مقابله با کرونا پرداخت! روحانی با بیان اینکه دولت آمریکا نتوانست بر مبنای مصالح و منافع مردم آمریکا و جهان تصمیم بگیرد، گفت: «علت عقب افتادن آنها در انتخابات یکی ناتوانیشان در موضوع کرونا بود. آنها با دست انداختن این موضوع و بیان اینکه اصلا خبری نیست، مردم خودشان را نابود کردند و به جای مقابله با کرونا این همه کشتار در آمریکا روی داد». اظهارات روحانی در حالی است که در موضوع کرونا، دولت وی هم عملکرد پرانتقادی داشته است. بهتر است روحانی در کنار نقد صحیح عملکرد دولت ترامپ در مقابله با کرونا، عملکرد دولت خود را در این زمینه اصلاح کند.
***
رکورد مبتلایان و قربانیان کرونا بار دیگر شکسته شد
سخنگوی وزارت بهداشت دیروز گفت: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۴۶۲ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و تعداد جانباختگان این بیماری به ۳۹ هزار و ۶۶۴ نفر رسید. سیماسادات لاری اظهار کرد: از دیروز تا امروز ۲۱ آبان ۱۳۹۹ براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۱ هزار و ۷۸۰ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۳ هزار و ۳۳۹ نفر از آنها بستری شدند. وی با بیان اینکه تاکنون ۵ میلیون و ۳۴۴ هزار و ۸۲۱ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است، گفت: مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۷۱۵ هزار و ۶۸ نفر رسید.
لاری با اشاره به اینکه ۵۶۰۱ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند، افزود: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۴۶۲ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۳۹ هزار و ۶۶۴ نفر رسید. سخنگوی وزارت بهداشت تصریح کرد: خوشبختانه تاکنون ۵۳۶ هزار و ۱۰۵ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. لاری ادامه داد: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان، یزد و کردستان در وضعیت قرمز قرار دارند؛ همچنین استانهای هرمزگان، فارس، گلستان و سیستانوبلوچستان نیز در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند.
ارسال به دوستان
با پیگیریهای دیوان محاسبات درخواست خلع ید مالک شرکت هفتتپه از سوی سازمان خصوصیسازی به هیأت داوری ارسال شد
هفتتپه در آستانه نجات
گروه اقتصادی: بالاخره پس از ماهها اعتراضات کارگری با ورود جدی دیوان محاسبات به موضوع تخلفات مالک هفتتپه و ارجاع پرونده امتناع سازمان خصوصیسازی در لغو واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه به دادسرای دیوان و جدی شدن موضوع انفصال علیرضا صالح، رئیس سازمان خصوصیسازی، بالاخره این سازمان مجبور به ارسال درخواست لغو واگذاری هفتتپه به هیأت داوری شد. تا پیش از این با وجود محرز بودن تخلفات مالک شرکت هفتتپه، دولتیها بر عدم فسخ قرارداد تاکید داشتند!
به گزارش «وطن امروز»، شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه سال 1394 و در زمان ریاست پوریحسینی بر سازمان خصوصیسازی به بخش خصوصی واگذار شد و از آن زمان، اداره این مجتمع بزرگ تولیدی که آورده اقتصادی بسیاری برای کشور داشت، به امید اسدبیگی و مهرداد رستمی که کمتر از 35 سال سن داشتند، سپرده شد. این به اصطلاح سرمایهگذاران موفق که پوریحسینی، هفتتپه را با قیمتی کمتر از ارزش واقعیاش به آنان واگذار کرد، فاقد هر گونه تخصصی در امر کشاورزی و صنعت نیشکر بودند و هستند و جز نابودی هفتتپه، هیچ آوردهای برای این شرکت نداشتند. از سویی، واگذاری شرکت هفتتپه به بخش خصوصی بر روند پرداخت حقوق کارگران و کارکنان این مجموعه نیز تاثیرات منفی داشته و حقوق معوق آنها حتی به 6 ماه هم رسید و هر بار با برگزاری اعتراضات کارگری، حقوق پرداخت شده است اما جالب اینجاست که اسدبیگی به بهانه پرداخت همین حقوقها، بارها ارز دولتی و وام بانکی دریافت کرده بود. این در حالی است که از محل فروش شکر شرکت، براحتی میشد حقوق کارگران و کارکنان را پرداخت کرد و همانطور که کارفرمای شرکت در سال 96 در جمع کارگران اظهار کرده این شرکت از طریق فروش شکر، سالانه 120 میلیارد تومان درآمد دارد، بنابراین گرفتن ارز به بهانه پرداخت حقوق امری مضحک بود.
* ورود دیوان محاسبات به پرونده هفتتپه
میانه مردادماه سال جاری مهرداد بذرپاش، رئیس کل دیوان محاسبات، سعید بیتعفری، معاون فنی و حسابرسی امور اقتصادی و زیربنایی این نهاد را مسؤول تحقیق و تفحص از «نحوه عملکرد و روند واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه» کرد. پس از چند هفته فعالیت و بررسی میدانی و حسابرسیهای صورتگرفته، گزارشی در این رابطه منتشر شد که گزیده آن به شرح زیر است:
«در راستای دستور رئیسکل دیوان محاسبات کشور مبنی بر تحقیق و تفحص از عملکرد، روند واگذاری و وضعیت بعد از واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه و در راستای صیانت و پاسداری از بیتالمال که رسالت اصلی دیوان محاسبات کشور است و پیرو تخلفات و انحرافات صورتگرفته در واگذاری شرکت مذکور نظیر ابهام در قیمتگذاری، انقضای اعتبار قیمت پایه واگذاری، عدم احراز و پایش اهلیت مدیریتی خریداران توسط سازمان خصوصیسازی به رغم تأکید در مصوبه شماره 120696/2/63 مورخ 16/8/۸۸ شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و در مغایرت با دستورالعمل روش انتخاب مشتریان استراتژیک و متقاضی خرید سهام کنترلی و مدیریتی مصوب 25/5/۹۳ هیأت واگذاری، عدم تحقق اهداف واگذاری مندرج در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری موضوع سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی بویژه ارتقای کارآیی بنگاههای اقتصادی و بهرهوری منابع مادی و انسانی و فناوری، افزایش رقابتپذیری در اقتصاد، کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت و افزایش سطح عمومی اشتغال و با توجه به بدعهدی خریداران در ایفای تعهدات مندرج در قرارداد واگذاری از جمله عدم ایفای تعهدات پرداخت اقساط معوق قرارداد به مبلغ 674 میلیارد ریال، عدم بازپرداخت بدهی سازمان گسترش نوسازی صنایع ایران با احتساب سود به مبلغ 3337 میلیارد ریال، عدم رفع تعهدات ارز دولتی دریافتی به میزان 49 میلیون دلار و 9/9 میلیون یورو و عدم اقدام جهت جانشینی تعهدات و تضامین صادره شرکت مادر تخصصی ایدرو بابت تسهیلات دریافتی و همچنین سوق دادن منابع مالی شرکت به فعالیت خارج از اهداف صنعت نیشکر که منجر به ایجاد بحرانهای کارگری و آسیب به سرمایه اجتماعی شده است، سازمان خصوصیسازی به استناد مقررات موضوعه و مفاد قرارداد منعقده، مکلف به فسخ قرارداد و تعیینتکلیف مجدد آن است. دیوان محاسبات مراتب تخلفات و تکالیف فسخ قرارداد توسط سازمان خصوصیسازی را به وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام و پیگیری لازم را تا استیفای کامل حقوق بیتالمال انجام خواهد داد».
* اهمال سازمان خصوصیسازی
بعد از گذشت بیش از 40 روز از اعلام این گزارش و پیگیریهای دیوان محاسبات، وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان خصوصیسازی عزمی برای اقدام جدی در این رابطه نشان ندادند؛ از همین رو دیوان محاسبات اقدام به ارجاع پرونده امتناع سازمان خصوصیسازی در لغو واگذاری شرکت کشت و صنعت هفتتپه به دادسرای دیوان محاسبات کرد. همین موضوع باعث شد در نهایت سازمان خصوصیسازی مجبور به ارسال نامه درخواست لغو واگذاری شرکت هفتتپه به هیأت داوری شود. شاید اگر این اتفاق رخ نمیداد در آینده نزدیک شاهد انفصال از خدمت علیرضا صالح، رئیس سازمان خصوصیسازی بودیم.
* بالاخره سازمان خصوصیسازی اقدام کرد
بر همین اساس معاون پارلمانی وزیر اقتصاد از نامه سازمان خصوصیسازی به هیأت داوری برای فسخ قرارداد فعلی شرکت «هفتتپه» خبر داد. هادی قوامی، معاون پارلمانی وزیر اقتصاد دیروز در مصاحبه با فارس، اظهار داشت: با توجه به مجموعه توجهات و بررسیها در نهایت امروز نامه سازمان خصوصیسازی به هیأت داوری (چهارشنبه) ارسال و در این نامه به چند موضوع مهم درباره شرکت هفتتپه اشاره شد.
وی با تشریح جزئیات نامه مذکور، خاطرنشان کرد: طی نامهای که سازمان خصوصیسازی به رئیس و اعضای هیأت داوری ارسال کرده است به ماده 30 قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 34 قانون اساسی اشاره شده که در اجرای مفاد قانونی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و دستورالعملهای مربوطه درباره شرکت کشت و صنعت هفتتپه نکاتی مطرح شده است.
قوامی با اشاره به دیگر جزئیات نامه سازمان خصوصیسازی به هیأت داوری، تصریح کرد: طی این نامه عنوان شده بهرغم همکاری و مساعدتهای لازم در انجام تعهدات قراردادی، متأسفانه خریداران به کرات موجبات نقض تعهدات قراردادی را فراهم کردند که از جمله آن میتوان به عدم پرداخت اقساط قرارداد در موعد معین اشاره کرد، به طوری که از مجموع 7قسط سررسید شده تنها ۲ قسط و قسمتی از یک قسط پرداخت شده بود و هماکنون 4 قسط و نیم باقی مانده است. این به عنوان یکی از دلایل ابطال این قرارداد به شمار میرود که به هیأت داوری ارسال شده است.
وی اضافه کرد: همچنین در این نامه به میزان مطالبات سازمان خصوصیسازی اشاره شده است که در حال حاضر حدود 860 میلیارد ریال بوده و محقق نشده است. معاون وزیر اقتصاد با اشاره به دیگر محورهای نامه مزبور، خاطرنشان کرد: همچنین سایر تخلفات از جمله اقدام خریداران درباره عدم پرداخت بموقع حقوق و دستمزد کارگران، عدم پرداخت بموقع بیمه کارگران و عدم پرداخت معوقات بیمه آنها و همچنین عدم تشکیل مجامع عمومی جهت انتخاب حسابرس و بازرس قانونی معتمد از دیگر مواردی است که در گزارش به هیأت داوری ارسال شده است. وی ادامه داد: عدم تصویب صورتهای مالی شرکت از بدو واگذاری تاکنون و عدم انتخاب اعضای هیأتمدیره شرکت با توجه به انقضای مدت فعالیت مدیران از دیگر تخلفات صورت گرفته در این شرکت است.
وی در بخش دیگری از اظهاراتش عنوان کرد: بهرغم ادعای خریداران مبنی بر سرمایهگذاری در طرحهای شرکت به مبلغ هزار میلیارد تومان یا 10 هزار میلیارد ریال، تعلق این پروژهها و سرمایهگذاریها به شرکت هفتتپه با ابهاماتی مواجه بوده و از سوی حسابرس و بازرسهای قانونی شرکت تأیید نشده است.
قوامی ادامه داد: در دوره واگذاری شرکت هفتتپه بدهیها و زیان انباشته شرکت افزایش پیدا کرده و بهرغم افزایش تولید در ۲ سال اول پس از واگذاری، در ۲ سال گذشته تولید روند کاهشی داشته است.
وی با اشاره به سلسله جلسات وزارت اقتصاد با برخی نمایندگان مجلس برای حل مشکلات شرکت هفتتپه خاطرنشان کرد: در جلساتی که ما در مجلس با نمایندگان داشتیم آنجا تعهد شده بود امسال حداقل ۳ هزار هکتار کشت داشته باشند اما متأسفانه 50 درصد این عدد را بیشتر نتوانستند عملیاتی کنند، یعنی 1500 هکتار کشت داشتند. یعنی شرکت نیشکری که در دوران جنگ بیش از 100 هزار تن شکر تولید میکرده امروز در سال 99 وضعیت تولیدش بسیار افت کرده است و این چشمانداز خوبی را برای شرکت نشان نمیدهد.
وی با اشاره به ماده 11 قرارداد شرکت هفتتپه گفت: این ماده به سازمان خصوصیسازی اجازه داده در صورت تخلف خریداران از اجرای تمام یا قسمتی از تعهدات مندرج در موارد مطرح در قرارداد یا استنکاف از انجام تعهدات مقرر در موعد معینه قرارداد، سازمان حق دارد نسبت به فسخ قرارداد به صورت یکطرفه اقدام کند که در این صورت جبران همه خسارات وارده بر عهده خریداران خواهد بود.
وی در همین راستا اضافه کرد: همچنین بر اساس ماده 5 توافقنامه انتقال کامل یا بخشی از سهام شرکت کشت و صنعت هفتتپه، طرفین انتقال ملزم به رعایت همه این شرایط قرارداد و واگذاری قرارداد اولیه از حق فسخ سازمان خصوصیسازی هستند که از اینها استفاده شده است.
وی ادامه داد: لذا با توجه به موارد مذکور و با عنایت به احراز تخلفات خواندگان در پرداخت اقساط در موعد مقرر و تعهدات مندرج در قرارداد و همچنین به استناد ماده 11 قرارداد واگذاری و بند 3 آن تقاضای صدور رأی دارند مبنی بر تأیید و تمدید فسخ قرارداد شماره 616 مورخ 18 اسفندماه 94 و قراردادی که توافق شده و مواردی که با انتقال شماره 19264 آذرماه 98 موضوع واگذاری 95 درصد سهام شرکت کشت صنعت نیشکر هفتتپه است که انضمام سهام جذب نشده که حدود 836/4 درصد است و استرداد سهام و سود سهام دریافت شده و ثبت در دفاتر شرکت و الزام به جبران کلیه خسارات است که این موضوعات به هیأت داوری ارسال شده و امیدواریم هیأت واگذاری بتواند در اسرع وقت پیگیری کند و این موضوع به سرانجام خوبی برسد.
***
[داستان تاراج هفتتپه]
نحوه واگذاری شرکت هفتتپه همچون سایر شرکتهایی که در دولت فعلی به بخش خصوصی واگذار شدند، خالی از اشکال نبوده و شائبههایی درباره قیمتگذاری آن مطرح شد. به عنوان نمونه کشت و صنعت نیشکر هفتتپه سال 94 به قیمتی که سال 93 تعیین شده بود (290 میلیارد تومان) واگذار شد. این رقم تقسیط شد و در پرداخت اول اسدبیگی 6 میلیارد تومان در اختیار سازمان خصوصیسازی قرار داد. جالب اینکه در همان ابتدای مسیر این فرد تسهیلات 10 میلیاردی برای رونق تولید دریافت کرد. به زبان ساده سرمایه اولیه و آورده اسدبیگی توسط بانک پرداخت شد. جزئیاتی از پرداخت یا عدم پرداخت اقساط بعدی در دست نیست اما با وجود تولید این مجموعه اقتصادی، بازپرداخت این اقساط کار دشواری نبوده است. مسلما تقسیط امری قانونی است اما با در نظر گرفتن اینکه هزینه واگذاری شرکت صرفا 5 درصد کل مبلغ فروش بوده و اقساط بعدی قرار بوده در بازههای ۶ ماهه بدون هیچ سودی دریافت شود، در بهترین حالت و با خوشبینانهترین نگاه، اقدامی شتابزده و غیرکارشناسی بوده است.
* رهاسازی پس از خصوصیسازی
طبق ماده 4 اساسنامه سازمان خصوصیسازی در بخش وظایف، این سازمان به «نظارت و پشتیبانی بعد از واگذاری برای تحقق اهداف واگذاری مکلف شده است»؛ اتفاقی که هیچگاه برای هفتتپه رخ نداده است. 5 سال پس از خصوصیسازی هفتتپه، پرداخت حقوق کارگران بارها با تاخیر مواجه شده و این در حالی است که کارفرمای شرکت با سوءاستفاده از این شرایط، چندین بار در بازپرداخت تعهدات ارزی و تسهیلات اعتباری خود زمان خریده است.
* تبعات غفلت از اهلیتسنجی
شرکت هفتتپه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان شکر در ایران (پیش از واگذاری) و از قطبهای صنعتی کشور، سال 94 به 2 فرد به اصطلاح سرمایهگذار به نامهای امید اسدبیگی و مهرداد رستمی واگذار شد. این دو از کمترین تخصص در امر کشاورزی و صنعت نیشکر برخوردار نبودند و صرفا فعالیتهایی در امر تجارت انجام داده بودند. نخستین و اصلیترین انحراف از قانون در همین ابتدای مسیر رخ داده است. موضوع اهلیتسنجی در مصوبه 18 مهرماه 88 شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی مطرح شده و در آن آمده است: «پیش از واگذاری باید درباره احراز و پایش اهلیت مدیریتی در واگذاری سهام و شرکتهای مورد واگذاری اقدامات لازم صورت گیرد». برخی مسؤولان دولتی این قانون را صرفا در اهلیت مالی خلاصه کردهاند، در حالی که به صورت شفاف در قانون از لفظ اهلیت مدیریتی استفاده شده است. از سوی دیگر در آییننامهای که نزدیک به ۲ سال پیش برای این قانون تنظیم شده، آمده است «توانگری مالی، اهلیت مدیریتی، فنی و داشتن بیزینسپلن، شاخصهای اصلی برای ارزیابی اهلیت افراد حقیقی و حقوقی برای تصاحب سهام است» که احراز این موارد وظیفه سازمان خصوصیسازی است. برای فهم دقیقتر عدم اهلیت مدیران جدید هفتتپه میتوان به بررسی آمارهای تولید این شرکت پرداخت. بنا بر این گزارش، از زمان واگذاری این شرکت به بخش خصوصی، میزان تولید سالانه شکر آن از 45 هزار تن به 31 هزار تن رسیده و سطح زیرکشت آن از 8500 هکتار به 7200 هکتار کاهش یافته است. همچنین سطح برداشت نیشکر آن از متوسط 8400 هکتار به کمتر از متوسط 6700 هکتار تقلیل یافته و بدهیهای شرکت از حدود 400 میلیارد تومان به بیش از 1000 میلیارد تومان رسیده است.
ارسال به دوستان
تأثیر مشهود نتایج انتخابات آمریکا بر مواضع اخیر روحانی نشان میدهد همچنان نگاه دولت به آمریکا دوخته شده است
مدیریت شانسی!
گروه سیاسی: رفتارهای دولت روحانی در ماههای پایانی زمامداری خود و پیامهای مستقیم و غیرمستقیمی که به طرفهای خارجی صادر میکند، حکایت از تثبیت الگوی «بیم و امید» در دیپلماسی دولت دارد؛ رویکردی که البته از سال92 و پس از توصیف جهانبینی کدخدامحور دولت خود را نمایان کرد و با گذر زمان بیش از پیش به چشم آمد.
با این حال بالاترین سطح الگوی «بیم و امید» دولتی در مواجهه با امور بیرونی، خود را در یک سال گذشته و با گرم شدن تنور انتخابات آمریکا نشان داد. وابسته کردن سرنوشت کشور و هر گونه برنامهریزی برای برونرفت از وضعیت موجود به انتخابات آمریکا باعث شد گزاره شرطی شدن اقتصاد ایران به نتایج رقابتهای انتخاباتی آمریکا بیش از پیش در افکارعمومی جامعه ایران مطرح شود. بر مبنای الگوی «بیم و امید» در عرصه بینالملل پیروزی کاندیدای حزب دموکرات در میدان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نقطه آغازین امید به بهبود شرایط به حساب میآمد، تا جایی که رسانههای همسو با دولت از ماهها قبل از برگزاری انتخابات آمریکا به استقبال اما و اگرهای این امید بالقوه رفته بودند.
در چنین شرایطی سخنان روز گذشته رئیسجمهور به مثابه گام جدیدی در عرصه تثبیت الگوی «بیم و امید» به شمار میرفت؛ سخنانی که پیش از همه این پرسش را مطرح میکرد که به فرض صحت داشتن تمام امیدهای دولت و اصلاحطلبان به معجزه دموکراتها، آیا آنها هیچ راهکاری در صورت پیروزی جمهوریخواهان برای خود ندارند؟
* تحلیل انتخاباتی روحانی
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در شرایطی محور اصلی صحبتهای روحانی در جلسه هیأت دولت را تشکیل میداد که او چند باری در لابهلای سخنان خود به عدم توجه دولتش به نتیجه انتخابات آمریکا اشاره کرد و گفت: آنها که فکر میکنند دولت دست روی دست گذاشته و به این چشم دوخته که در عالم چه اتفاقی رخ میدهد، باید بدانند دولت برنامهریزی خود را میکند و آمارها نشاندهنده این برنامهریزی است.
رئیسجمهور در ابتدای سخنان خود با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا گفت: رئیسجمهوری که همواره به دنبال تحقیر ملتها بود و صراحتا اسم گاو شیرده را به کار میبرد، در یک انتخابات با مخالفت قاطع مردم مواجه شد و این بسیار حائز اهمیت بود. روحانی در ادامه با تحلیل انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، علت شکست احتمالی ترامپ را در ۳ عامل «مدیریت ضعیف کرونا»، «به هم ریختن مناسبات آمریکا با جهان» و «تحقیر در سیاستهای بینالمللی» دانست و گفت: آمریکا هیچ وقت در روابط بینالملل اینچنین در شورای امنیت و سازمان ملل مفتضح نشده بود. اینکه طرحی را ارائه کنند و فقط خودشان و جزیرهای کوچک به آنها رای دهند یا طرحی بدهند که هیچ کشوری به آن اعتنا نکند، تحقیر بزرگی بود. به این دلایلی که گفتم مردم آمریکا تصمیم به تغییر گرفتند.
روحانی در بخش بعدی سخنان روز گذشته خود با اشاره به پیروزی احتمالی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا گفت: این آقایی که آمده از ابتدای تبلیغات انتخابات گفته میخواهیم به برجام برگردیم، خب! ما که در داخل برجام بودیم و ۱+۴ هم داخل برجام بوده، حالا در تعهدات سستی کردهاند و ما هم متقابلا تعهدات را کاهش دادهایم ولی بالاخره همه در داخل برجام بودهایم. این برعهده آنهاست. اگر به وظیفه خود عمل کردند میتوانند به شکل جدیدی عمل کنند. ما برنامهمان را در داخل کشور به اراده آنها پیوند نمیزنیم، بلکه برنامه ما به اصولمان پیوند خورده است. وی ادامه داد: اگر طرف مقابل به سمت اصول ما حرکت کرد، راه باز است و بسته نیست ولی اگر نخواستند، برنامههایمان را ادامه میدهیم. برنامهای که اخیرا برای ۹ ماه آینده تدوین شده، بر این مبنا بوده که همین حاکم فعلی آمریکا پیروز شود. ما برنامه خود را بر این مبنا تنظیم نکردهایم که رئیس دولت فعلی تغییر کند که البته تغییر کرد و این به نفع ملتها و خود ملت آمریکاست.
* موضوعات ملی را به انتخابات گره نزنیم!
روحانی که در ۲ انتخابات ریاستجمهوری سالهای 92 و 96 بیشترین تجربه را در پیوند دادن مسائل و مصالح ملی به رقابتهای سیاسی داشت، در ادامه سخنانش ضمن یادآوری انتخابات 1400 از ارتباط میان موضعگیریها و این انتخابات گلایه کرد و گفت: خواهش میکنم موضوعات منافع ملی کشور را به انتخابات گره نزنیم. همانطور که زندگیمان و تولیدمان را نباید به تحولات دیگر کشورها گره بزنیم، از این طرف هم نباید موضعگیری و حرکاتمان را گره بزنیم به انتخابات ۱۴۰۰. انتخابات سر جای خودش برگزار میشود و هر که دلش بخواهد میآید و امیدواریم فضای پرشور حاکم شود و هر کسی مردم انتخاب کردند بیاید. اشکال ندارد از امروز تبلیغات ریاستجمهوری را شروع کنیم اما منافع ملی را فدای انتخابات نکنیم. مردم میخواهند احساس راحتی کنند و شرایط بهتری را پیشروی خود داشته باشند.
سخنان روحانی در شرایطی است که وی برای نخستینبار در تاریخ کشور مساله مذاکرات خارجی کشور را به میدان رقابتهای انتخاباتی کشاند و در نهایت انتخابات را تبدیل به یک رفراندوم سیاست خارجی کرد. وی با بیان اینکه دشمنان میخواستند ایران تسلیم شود و دیدند نمیشود، گفت: تحریم را تبدیل به جنگ تروریستی کردند. اقدامات تحریکآمیز انجام دادند و تا مرز جنگ پیش آمدند. این تدبیر نظام و مدیریت نظام و این تصمیم درست دولت بود. هیچ جا نگذاشتیم از فضا استفاده کنند ولی آنها تا مرز جنگ آمدند و از خط قرمز ما عبور کردند و بزرگترین سردار ما را نامردانه به شهادت رساندند، البته تودهنی خوردند.
* آرزوهای بایدنی دولت
بخش اصلی سخنان رئیسجمهور باز هم به انتخاب بایدن و امیدهای دولت به این انتخاب مربوط میشد. روحانی در همین زمینه گفت: امیدواریم مردم آمریکا شرایط را به گونهای رقم بزنند که شاهد این باشیم کاخ سفید بر مبنای منافع این کشور و بدون تحقیر ملتهای دیگر و پایبندی به تعهدات خود به مسیر درست بازگردد. وی با بیان اینکه ما هر کجا ببینیم شرایط برای لغو تحریم آماده است از این فرصت استفاده خواهیم کرد، گفت: هدف ما این است تحریم ظالمانه لغو شود و بهراحتی در تعامل با جهان باشیم و هدف این است فشار تحریم را از شانه مردم برداریم. هر کجا فرصت فراهم باشد اقدامات و وظایف خودمان را انجام میدهیم. کسی حق ندارد فرصتسوزی کند. باید از فرصتها بر مبنای منافع ملی و وحدت ملی استفاده کنیم.
رئیسجمهور با بیان اینکه در این ۷ سال در یک دورهای بر مبنای تعامل و مذاکره پیش رفتیم، اظهار داشت: شما ملت ایران ثمره آن را در سالهای ۹۵ و ۹۶ دیدید که در این ۲ سال شرایط ما جزو بهترین شرایط بعد از ۴۰ سال انقلاب بود، آن هم بر مبنای شاخصهای اقتصادی. یعنی تورم تکرقمی بود و رشد اقتصادی ما در یک سال یعنی ۹۵ بالاترین رشد اقتصادی جهان بود. اشتغال در شرایط بهتری نسبت به متوسط دورههای قبل بود. رشد اقتصادی ما از متوسط دورههای قبل بهتر بود. رشد پایه پولی پایینتر بود. در تمام شاخصها بر مبنای سیاستی که نظام جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده بود با وحدت و با هدایت رهبری پیش رفتیم. وی ادامه داد: امیدواریم شرایط آینده شرایط بهتری باشد. از هر فرصتی که به نفع منافع ملی مردم ما و رفع تحریم باشد، ما حتما استفاده میکنیم. این مسائل، مسائل امنیت ملی و منافع ملی ماست. مسائل حزبی و جناحی نیست. مربوط به کل ملت است و همه هم درباره آن متحدیم. البته هر گامی برداریم حتماً به رهنمودهای رهبری توجه میکنیم. ما میتوانیم با اتحاد و وحدت و یکپارچگی، مسیر را برای گشایش بهتر در زندگی مردم، انشاءالله انتخاب کنیم.
* آیا مسیر تغییر میکند؟
سخنان روز گذشته رئیسجمهور در جلسه هیأت دولت، هرقدر در الگوی بیم و امیدی دولت، امیدوارکننده به نظر میآمد اما نشاندهنده مصمم بودن دولت برای پایان عمر خود بر مبنای رویکردی بود که کار خود را با آن آغاز کرده بود؛ حداکثری کردن تعیینکنندگی آمریکا در معادلات داخلی ایران و امیدواری به تغییر رفتار واشنگتن، آن هم در شرایطی که دولت ایران دیگر کمترین گامی برای فشار به آن برنمیدارد. روحانی در شرایطی از سالهای 95 و 96 به عنوان شاهد مثالهایی از روزهای خوش برجامی خود یاد میکند و در آرزوی بازگشت به آن روزها از آمادگی برای تعامل و استفاده از فرصتهای مذاکراتی سخن میگوید که کماکان مهمترین پرسشی که باید پاسخگوی آن باشد، برنامه دولت در صورت عدم تعامل طرف خارجی است.
با مجموعه این اوصاف، آغاز به کار دولت بایدن در آمریکا آن هم در میانه پیامهای اینچنینی که از سوی مقامات دولتی و چهرههای اصلاحطلب به واشنگتن ارسال میشود، میتواند منجر به در پیش گرفته شدن رفتاری همانند رفتارهای پیشین از سوی آمریکا شود. زمانی که طرف ایرانی به جای مطرح کردن مساله «بازگشت بدون پیششرط به برجام» و جبران خسارت رفتار دولت آمریکا در این سالها، از آمادگی برای تعامل با دولت جدید این کشور سخن به میان میآورد ناخودآگاه طرف آمریکایی را در موضع و موقعیت برتر قرار میدهد؛ حرکت بر مدار الگوی تثبیتشدهای که ایران را از موضع تعیینکنندگی مناسبات داخلی خود خارج کرده و با تبدیل کردن به متغیری وابسته به رفتار سیاست خارجی آمریکا، بیش از پیش به شرطی شدن اقتصاد و سیاست ایران در مواجهه با سیاستهای واشنگتن کمک میکند. به عبارت سادهتر تعریف نظاممند مناسبات در قالب «امید» به دموکراتها و «بیم» از جمهوریخواهان، حتی تعامل با دموکراتها را به موضع ضعف میکشاند.
ارسال به دوستان
اوو مورالس، رئیسجمهور پیشین بولیوی یک سال پس از کودتای آمریکایی در قامت یک رهبر ضد امپریالیستی به کشورش بازگشت و مورد استقبال تاریخی هموطنانخود قرارگرفت
بازگشت مردم
علی آران: «اوو» پس از یک سال بازگشتی باشکوه داشت تا قدرت پابرهنگان را به رخ ستمگران بکشد. مسیر پرفراز و نشیبی که او در این مدت طی کرد، به مثابه ادیسهای امروزین بود که به نام یک رهبر ضدآمریکایی ثبت شد. بهار پارسال (پاییز نیمکره شمالی) درست در چنین روزهایی «اوو» آخرین تصویر خود در بولیوی را از روستایی دور افتاده در ارتفاعات آند به اشتراک گذاشت، در حالی که در حیاط یک خانه محقر روستایی درست روی خط استوا، کمی آن طرفتر از یک چرخ خیاطی کهنه، روی زمین و زیر چادر شبی که او را از آفتاب تند و تیز فصل گرما محافظت میکرد اتراق کرده بود. او که هنوز قدرتمندترین مرد کشورش محسوب میشد، ساعتی پیش از آن از دست شبهنظامیان نژادپرست «ام.ان.آر» که با لباس شخصی به پالاسیو کمادو، مقر ریاستجمهوری در لاپاز حمله برده بودند، جان سالم به در برده بود؛ آخرین مرحله از کودتای فاشیستهای مسیحی مورد حمایت آمریکا برای سرنگون کردن موفقترین دولت معاصر نیمکره غربی طی ۲ دهه گذشته آن هم در فقیرترین کشور لاتین. اوو مورالس در آخرین شب ریاستجمهوریاش در متنی که پای این عکس توئیت کرد فراموش نکرد که از مردم بومی کوچامبابا که به او پناه داده بودند تشکر کند. فردای آن روز پیش از آنکه سوار هواپیمای دولت مکزیک در فرودگاه شهر چیموره در اعماق پرت افتاده کوهستانهای آند شود، توئیت کرد: بزودی بازمیگردم!
تقدیر با او یار بود که این سهشنبه درست پس از یک سال از همان خانه محقر بومی کوچامبابا گذشت اما در مسیر عکس به سمت لاپاز و این بار نه مخفیانه بلکه مثل یک فاتح در دل دریایی از تودههای مردمی که او را در رژه پیروزی همراهی میکردند. یک روز جلوتر وقتی همراه آلبرتو فرناندس، رئیسجمهور آرژانتین - کشور میزبانش در بیشتر ماههای یک سال اخیر- و به دنبال مراسم رسمی بدرقه، دوباره قدم به خاک بولیوی میگذاشت اعتراف کرد: «انتظار نداشتم به این زودی بازگردم!»
در این فاصله او با وجود پذیرفته شدن تقاضای پناهندگیاش توسط دولت چپگرای مکزیک ترجیح داده بود همسایه جنوبی آمریکا را ترک کرده و راهی آرژانتین، دورترین کشور لاتین به واشنگتن شود که هنوز هم یکی از قویترین پایگاههای سیاسی سوسیالیستها در آمریکای جنوبی است. اینکه چرا مورالس در همان بدو امر به ونزوئلا یا اکوادور که دولتهای چپگرایشان متحد دولت او بودند نرفت، ابهامی بود که بتدریج پاسخ آن روشن شد؛ در آن مقطع دولت قانونی مادورو در ونزوئلا با بدترین بحران داخلی ناشی از کودتای سیاسی و جنگ اقتصادی آمریکا در کاراکاس مواجه بود و مورالس احتمالا نمیخواست با اقامت در آنجا به مشکلات بینالمللی دوستان چاویست خود بیفزاید. از طرف دیگر لنین مورنو، رئیسجمهور اکوادور از یک سال و نیم پیش، چرخشی سوالبرانگیز به سمت دولت ترامپ داشت که نمود آن تسلیم کردن جولیان آسانژ، موسس ویکی لیکس و پناهنده سفارت این کشور در لندن به انگلیسیها و آمریکاییها بود.
رژه بازگشت پیروزی مورالس از مرز ویازون تا لاپاز، از جنوب تا شمال غرب بولیوی، ۲ روز طول کشید و مسیری به مسافت بیش از 1000 کیلومتر را در بر میگرفت؛ مسیری که صدها هزار بولیویایی، مستیزو و اروپاییتبار، سفید و سرخ و سیاه در هر نقطه از آن برای بازگشت «اوو» غریو شادی میکشیدند، گویی این بازگشت فاتحانه مردم بود. این بخشی از جشنی بود که همزمان حتی پیش از رسیدن مورالس به پایتخت در لاپاز هم جریان داشت.
به گزارش رویترز، دیپلمات یکی از سفارتخانههای غربی در لاپاز در آستانه بازگشت مورالس به پایتخت از تعطیلی سفارتخانهها از بیم خشم حامیان جنبش سوسیالیسم خبر داده بود. یک روز پیش از ورود مورالس به لاپاز، لوئیس آرسه، رئیسجمهور تازه انتخاب شده و معاونش دیوید چوکه هوانکا، همحزبیهایش که در انتخابات ۳ هفته پیش پیروز شده بودند، به همراه سایر اعضای حزب جنبش سوسیالیسم در مراسم آغاز به کار دولت جدید، روی بالکن کاخ کمادو برای مردم سخنرانی کردند. این رویداد مهمی بود، چرا که با این مراسم دولت بولیوی رسما از چنگ دولت کودتا رها میشد که در این یک سال مورد حمایت آمریکا و اتحادیه اروپایی و متحدان غربیشان قرار گرفته بود. به همین دلیل آرسه و معاونش که هر دو از وزرای کابینه مورالس بودهاند، ترجیح دادند برای استقبال از او به ویازون نروند و در لاپاز بمانند تا پازل پیروزی را تکمیل کنند.
شاید برای «اوو» نیز بهتر همین بود که همانگونه که یکه و تنها مجبور به ترک دیار شده بود، به عنوان رهبری محبوب و بینظیر، یکه و تنها در رژه بازگشت حاضر شود؛ مردی از تبار بومیان آمایا که 61 سال پیش در یک خانواده کشاورز کاکائو در روستای کوچک ایسالاوی متولد شده و 14 سال پیش، انحصار حلقه قدرت سفیدپوستان را شکست و طی 13 سال با 4 کابینه پیاپی به عنوان محبوبترین و طولانیمدتترین حکمران در فقیرترین و منزویترین کشور لاتین، عملکردی درخشان در برقراری عدالت اجتماعی، کاهش فاصله طبقاتی و رشد اقتصادی از خود بهجا گذاشت.
13سال متوالی با رشد اقتصادی میانگین 5 درصد در بولیوی که یکی از پرجمعیتترین جوامع بومیان سرخپوست به عنوان نخستین ساکنان قاره آمریکاست به طوری که ۴۱ درصد جمعیت ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار نفری آن را بومیان آند یا مستیزوها (بومیان دورگه) تشکیل میدهند. اگر چه هنوز بیش از ۳۴ درصد مردم آن کشور فقیر هستند اما تا پارسال مورالس در مصدر قدرت، رکوردی تاریخی در زمینه فقرزدایی بهجا گذاشته بود چرا که وقتی در سال 2006 به قدرت میرسید نرخ فقر تقریبا 60 درصد بود. بسیاری بر این باورند مورالس میتواند پس از کاسترو و چاوز نقش رهبر انقلاب ضدامپریالیستی در کل جهان لاتین را ایفا کند که این جایگاهی به مراتب مهمتر از سمت ریاستجمهوری بولیوی است. نباید از یاد برد که او سال گذشته زیر فشار ارتش و نیروهای کودتاچی استعفا کرد اما در این فاصله مجمع قانونگذاری متشکل از اعضای ۲ مجلس پارلمان یعنی سنا و مجلس نمایندگان حاضر به تشکیل جلسه برای بررسی استعفای او نشد. به عبارت دیگر از منظر قانونی، مورالس روز دوشنبه که به خاک کشورش بازمیگشت هنوز روی کاغذ رئیسجمهور قانونی بولیوی بود. امروز این «مرد مردم» همچنان رهبر معنوی مهمترین جریان سیاسی بولیوی است، که به جرات میتوان گفت آماده یک جهش تاریخی است. کشوری که با مردمی بیدار شده با انقلاب بولیواری و با برخورداری از منابع راهبردی لیتیوم و همچنین نفت در کنار غنای محصولات کشاورزی ویژه مشهور به کافهای سهگانه (کوکا، کاکائو، کینوا) آماده است با رهبری مورالس، عصر جدیدی را آغاز کند.
آرسه، رئیسجمهور جدید و جانشین قانونی مورالس، در مراسم تحلیف با انتقاد از آثار ویرانگر عملکرد دولت کودتا به ریاست «جیانین آنی یز» وابسته به راستگرایان افراطی بر اقتصاد و دموکراسی تنها در طول یک سال، متعهد شد کشورش را دوباره در مسیر دموکراسی و احیای اقتصاد قرار دهد که به معنای بازگشت میراث مردمی مورالس همزمان با بازگشت خود او به بولیوی است.
ارسال به دوستان
یک آمریکا، دو ملت
ریچارد هاس*: نیویورک، ششم نوامبر. هنگامی که این مطلب را مینویسم، مقامات رسمی در سراسر ایالات متحده به شمارش آرای انتخابات ریاستجمهوری 2020 ادامه میدهند. وقتی شمارش تمام شد، مطمئنا بازشماری و شکایات حقوقی هم پشت بندش میآید. این انتظاری است که از یک انتخابات رقابتی داغ با رکورد مشارکت [بیش از 160 میلیونی] میرود.
در یک روی سکه، ایالات متحده آمریکا، دموکراسی پویایی باقی میماند؛ مشارکت در انتخابات به رغم محدودیتهای فیزیکی ناشی از «کووید-۱۹» بالا بود. خشونت در پایینترین حد خود قرار داشت و اعلام پیروزی عصر سهشنبه دونالد ترامپ هم چندان خریداری نداشت و همینطور درخواستهایش برای توقف شمارش آرا شنیده نشد.
با این حال آنچه نگرانکننده است، این است که سپهر انتخاباتی آمریکا، عمیقا دچار شکاف میماند.
میشود گفت رای ۲ نامزد یکسان بود و شگفت نیست این شکاف، به شکلگیری حاکمیتی دچار شکاف بینجامد. اگر روندهای کنونی ادامه یابد، دموکراتها مجلس نمایندگان را خواهند داشت و جمهوریخواهان سنا را. دولت به یک حزب و قانونگذاری تقریبا به حزب دیگر واگذار میشود. هیچ پیروزی یکپارچهای در کار نیست. ترامپ ۵ میلیون رای بیش از ۲۰۱۶ به دست آورد یعنی دومین رایی که هر رئیسجمهوری در تاریخ آمریکا به دست آورده و بیش از هر رایی که یک رئیسجمهور پیروز در گذشته به دست آورده است.
آنچه در اینجا قابل توجه است اینکه چنین میزانی از مشارکت و نتایج آن، زمانی به دست آمد که آمار ابتلای روزانه به «کووید-۱۹» به بالاترین رکورد خود یعنی 100 هزار نفر رسید و در یک روز بیش از هزار نفر قربانی گرفت؛ یعنی درست در لحظاتی که سوءمدیریت همهگیری توسط این دولت، وخیمترین چهره خود را نشان داد، تقریبا نیمی از افرادی که حق رای داشتند، به ترامپ رای دادند.
بنابراین ترامپ همچنان یک صدای قوی خواهد بود بویژه اگر او جلوی چشم مردم باقی بماند (که احتمالا همینگونه است). وی ۴ سال دیگر، نفوذ قابل ملاحظهای در انتخاب نامزد جمهوریخواهان خواهد داشت. اکنون حزب جمهوریخواه، جایگاه نیرومندتری در قیاس با زمان جورج دبلیو بوش یا رونالد ریگان خواهد داشت و ترامپیسم- که همان پوپولیسم روز آمریکاست- یک نیروی پرقدرت باقی خواهد ماند.
درست است ادعاهای ترامپ درباره تقلب در انتخابات، چندان جدی گرفته نشد اما بسیاری از طرفدارانش، مشروعیت ریاستجمهوری جو بایدن را نخواهند پذیرفت. بسیار محتمل است ترامپ هرگز به پیروزی بایدن اذعان نکند چه رسد به اینکه در مراسم سوگند او شرکت کند. به قول «ویل روجرز» ترامپ هرگز با یک عرف و نُرم روبهرو نشد، مگر آنکه آن را شکست.
آنچه البته قابل توجه است اینکه شکاف درونی این کشور تا حد زیادی حول محور اقتصادی نیست. مردمانی از همه طبقات اقتصادی جامعه به هر دو نامزد رای دادند و همانگونه که بسیاری پیشبینی کرده بودند، الگوهای جمعیتی، جنسیت و نژاد در این رایگیری، وضعیتی یکطرفه نداشت. سطح دانشآموختگی، به روشنی یک شاخص در گرایش سیاسی است همانگونه که جغرافیا اینگونه است؛ رای جمهوریخواهان به احتمال بیشتر، از حومهها و مناطق روستایی میآید و دموکراتها هم رای مناطق شهری را دارند.
بنابراین عامل فرهنگ، بیشترین نقش را در سیاست آمریکا دارد. این در حالی است که به نظر میرسد مسائل سیاست خارجی، نقش چندانی در کارزارهای انتخاباتی ندارد.
در چنین پسزمینهای است که دشوار بتوان برای یک دگرش مهم در چگونگی انتخاب رئیسجمهوری یا کارکرد دولت، حمایت لازم را بسیج کرد. اوضاع امروز ایالات متحده، بسیار شبیه حال و روز شورای امنیت است. بسیاری توافق دارند سامانه کنونی این شورا، عمیقا ناقص است و جهان را نمایندگی نمیکند اما امکان دستیابی به توافقی بر سر اصلاح آن هم وجود ندارد، چرا که هرگونه اصلاحی به سود برخی و به زیان برخی دیگر است.
این وضعیت، کار حاکمیت و مدیریت کشور را دشوار میکند. در اینجا نقش رهبر جمهوریخواهان سنا و همکاری او با جو بایدن کارساز خواهد بود و بایدن برای این کار باید امتیاز بدهد؛ چیزی که با مقاومت اعضای ایدئولوژیک حزب دموکرات روبهرو خواهد شد.
* رئیس شورای روابط خارجی آمریکا
منبع: تارنمای پراجکت سیندیکیت
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|